کارنگی در پایان تحلیل خود آورده است در چنین شرایطی آمریکا نیروهای خود از اقیانوس آرام تا خاورمیانه را به آسیای جنوب شرقی، از جمله در حریم دریایی و هوایی اندونزی و مالزی منتقل کرده است. اگر قرار باشد نوعی بحران وجود داشته باشد، نیروهای آمریکایی به احتمال زیاد وارد آسیای جنوب شرقی هم خواهند شد. پکن این را می داند و ممکن است تلاش کند درگیری را به تعویق بیاندازد. این امر به معنای افزایش فشار بر کشورهای آسیای جنوب شرقی است. اما همه پذیرفته اند که درگیری احتمالی در تایوان تنها به تنگه تایوان محدود نخواهد ماند؛ اما موضوع مشخص این است که دولت های منطقه هنوز پاسخ کاملی برای این مسائل ندارند.
دیدار هفته گذشته رهبران چین و ایالات متحده در بالی اندونزی هم نتوانست سنگینی بار کوه مشکلات این دو کشور را کم کند. واشنگتن از این موضوع در هراس است که تداوم رشد اقتصادی و سیاسی پکن موجب شود کاخ سفید جایگاه برتر خود را در جهان از دست بدهد. به همین دلیل واشنگتن انواع تحریم ها از تجارت و حوزه فناوری های نوین تا تراشه و … را علیه پکن برقرار کرده است. از طرف دیگر کاخ سفید سعی می کند با نزدیک شدن به هند و تقویت آن یک قدرت دیگر را در برابر پکن علم کند.
جنگ غیررسمی که میان آمریکا و چین از دوره اوباما شکل گرفت و در دوره ترامپ خود را به شکل جنگ تجاری به نمایش گذاشت اکنون بسیار جدی و خطرناک تر شده است. در چند ماه اخیر اعلام حمایت سیاسی آمریکا از تایوان با حمله تند دیپلماتیک چین و تاکید بر الحاق مسالمت آمیز تایوان به قلمروی اصلی روبرو شد.
در همین حین سفر مقام های ارشد آمریکایی به شرق آسیا به ویژه دیدار «نانسی پلوسی» رئیس مجلس نمایندگان آمریکا از تایوان نیز بحران را به مراتب حادتر کرد و واکنش نظامی و انواع مانورهای چین را موجب شد.
اتاق های فکر آمریکایی دیدگاه های متفاوتی به تنش میان دو قدرت بزرگ جهان و آینده تحولات دارند.
چین چالش ایالات متحده در شرق آسیا
اندیشکده «بروکینگز» نیز میزگردی را با چند تن از کارشناسان حوزه شرق آسیا برگزار کرد و آورده است: آمریکا یک قدرت پیشرو در منطقه هند و اقیانوس آرام (Indo-Pacific) است که منافع پایدار آن در تحکیم یک شبکه اتحاد قوی و حفظ نظم منطقه ای آزاد تامین می شود زیرا کاخ سفید از این طریق می تواند صلح، ثبات و رفاه اقتصادی خود را حفظ کند. ایندوپاسیفیک منطقه ای پویا است که خطوط همکاری های امنیتی و اقتصادی خود را دوباره طی می کند، زیرا شبکه های کوچک در آن به رشد خود ادامه می دهند و توافقات بزرگ تجاری را برقرار می کنند.
از نگاه این اندیشکده با همه این اتفاقات مطلوب، مهم ترین تحول در منطقه هند و اقیانوس آرام، ظهور چین به عنوان رقیبی برای آمریکا است. اقدامات چین در عمل منافع حیاتی آمریکا را تضعیف می کند. این کشور با استفاده از زور و اجبار در قالب تاکتیک های منطقه خاکستری، مداخله سیاسی، فشار اقتصادی یا نیروی نظامی و با طرح ادعاهای سرزمینی در جهت تضعیف ساختار اتحادهای ایالات متحده در آسیا تلاش می کند.
طبق ادعای این اتاق فکر مطرح آمریکایی، پکن همچنین با بی توجهی به قوانین بین المللی به دنبال تضعیف روندهای منعطف دموکراتیک در منطقه و الحاق تایوان به خود بدون جلب رضایت مردم آن است.
پیشنهاد دیگر این اندیشکده، تقویت بازدارندگی و تلاش برای صلح بلندمدت در منطقه حول محور تایوان است. کارشناسان این اندیشکده توصیه می کنند کاخ سفید در زمینه تایوان، باید ارتباطات خود را با پکن و تایپه بیشتر کند تا بازدارندگی تقویت شود و اقداماتی را برای اجتناب از درگیری تدارک ببیند.
مساله دیگر در این مقابله حوزه تحریکات هسته ای و موشکی کره شمالی بیان شده است و در این زمینه ایالات متحده باید همچنان به متحدان خود، به ویژه کره جنوبی، نسبت به تعهد خود برای بازدارندگی گسترده اطمینان دهد. از طرف دیگر باید فضایی برای تعامل با پیونگ یانگ باز بماند تا بتوان کره شمالی را به میز مذاکره بازگرداند.
در پایان این تحلیل آمده است: از آنجایی که چین به اقدامات تهاجمی خود برای اعمال ادعاهای حاکمیتی گسترده خود در دریاهای چین شرقی و جنوبی ادامه می دهد، آمریکا باید در مقابل پکن بر اهمیت نظم دریایی مبتنی بر قوانین که شامل آزادی دریاها و تجارت آزاد است، تاکید کند.